
استراتژی بازاریابی مهمترین و اولین قدمی هست که صاحبان کسبوکار بعد از ایده پردازی باید برای آن هدفگذاری را انجام دهند. در این مقاله سعی کردهایم خلاصه و همراه با مثالهای واقعی شما را از بهترین نوع استراتژی کسبوکار خود آگاه کنیم.
انواع استراتژی بازاریابی
1-استراتژی کلان: در این استراتژی برنامه ریزی ما برای رسیدن به هدفهای بلندمدت است.
2-استراتژی میانه: در این نوع، برای رسیدن به استراتژی کلان اقدام بهنوعی برنامه ریزی کوچکتر و بخش به بخش در مورد هر هدف میپردازیم.
3-استراتژی جزئی: با ریزتر کردن نوع دوم استراتژی، میتوانیم خیلی آگاهانه اقدام به طراحی برنامه ریزی کنیم.
به مثال زیر توجه کنید تا کامل به این مبحث مسلط شوید:
هدف استراتژی کلان سایت: برترین سایت در حوزه کاری در یک سال آینده.
استراتژیهای میانه:
1) درآمد 120.000.000 در سال
2) کسب رتبه اول کلمات کلیدی در گوگل و یا صفحه اول گوگل
3) داشتن ترافیک و بازدیدکننده در سایت تا 50.000 نفر
4) داشتن برندی برتر و شناختهشده
استراتژی جزء – مثلاً در بخش درآمد 120.000.000
1) رسیدن به درآمد ماهیانه 10.000.000
2) رسیدن به درآمد هفتگی 2.500.000
انواع برنامه ریزی: نمونه بخش درآمد
1) بلندمدت: 1 ساله چگونگی رسیدن به 120.000.000
2) میانمدت: 3 ماهه چگونگی رسیدن به 30.000.000
3) کوتاهمدت: 1 ماهه چگونگی رسیدن به 10.000.000
استراتژی چیست؟
طرحی که بتوان از طریق آن به هدف اصلی کسبوکار دستیافت. استراتژی به 3 بخش بالا تقسیم میشود.
تفاوت استراتژی و برنامه ریزی :
استراتژی سیاستهای سازمان را دربرمیگیرد، برنامه ریزی برای دستیابی به سیاستها بکار میرود. یا به عبارتی برنامه ریزی برای رسیدن به هدف نهایی ترسیم میشود.
استراتژی و برنامه ریزی دو خط موازی کنار هم هستند که نبود یکی باعث نقص در دیگری میشود.
پیشنهاد من: حتما مطلب استراتژی بازاریابی کسب و کار اینترنتی را بخوانید.
نکاتی درباره استراتژی
باید قبل از استراتژی بدانید که آیا می توانید با امکاناتی که در دست دارید نیاز مشتری را برآورده کنید؟ زیرا باید بر اساس داشتههای خود اقدام به هدفگذاری کنید.
آیا استراتژی شما قابلیت تغییر در طول مدت برنامه ریزی را دارد؟ مطمئناً درمسیرکار اتفاقاتی پیش می آید که شما باید برای آن یک فرآیند برنامه ریزی جدا تقسیم کنید تا از برنامه و هدف خود دور نشوید.
شما قصد دارید به درآمد سالی 100.000.000 میلیون برسید . در ماه پنجم یک اتفاق به سود کسب و کار شما رخ می دهد که باعث تقاضای بیشتر مشتری میشود.
درحالی که قرار بود شما به درآمد ماهی 10.000.000 میلیون برسید ، درآمد شما در این ماه می تواند به 3 برابر افزایش یابد.
این فرصت فقط در این ماه اتفاق میافتد و از ماه ششم به حالت قبلی برمیگردد. در این حالت شما علاوه بر اینکه باید برنامه ریزی خود را در ماه پنجم تغییر دهید تا به درآمد 3 برابر برسید.
باید بر اساس این تغییرجزئی تغییرات وسیعتری را دراستراتژی و برنامه ریزی خود ایجاد کنید تا به درآمد بالای 100.000.000 میلیون برسید.
انعطافپذیربودن استراتژی و برنامه ریزی یکی از نقاط قوت در ترسیم هدف هست. درتمام کسب و کارها این اتفاق میافتد وشاهد هستیم کسانی که سود خوبی نصیبشان میشود. کشانی که بهراحتی از آن عبور میکنند.
استراتژی بیان یک هدف در طول مدت برآورده شدن آن است و برنامه ریزی انجام اقداماتی بر پایه منطق و راهحلهای کاربردی برای رسیدن به هدف است.
در مثالی که نشان دادهشده شاید فکرکنید که استراتژی و برنامه ریزی باهم فرقی ندارند، اگردر مثال ارائه شده استراتژی را در بخش جزء و کوچکتری در نظر بگیریم، شما باید به درآمد 2.500.000 در ماه برسید.
ولی در برنامه ریزی بازاریابی اینترنتی شما باید مراحل و راههای رسیدن به درآمد را به صورت کامل طراحی کنید. با استفاده از بازاریابیهای مخصوص فروش، باید به آن برسید.
به مثال زیر دقت کنید:
کاربر 1000 قیمت محصول 25000
تعداد ارسال ایمیل 5000 نرخ باز شدن 20%= 1000 و نرخ خرید 10%= 100
شما باید برای آن 100 نفر یک برنامه ریزی انجام دهید؛ زیرا هدف شما فروش به این دسته خواهد بود.
حالا اگر نتوانید به این تعداد بفروشید ، باید برنامه ریزی دیگری نیز انجام دهید؛ مثلاً به 5000 نفر دیگر ایمیل ارسال کنید.
باید بدانید با برنامه ریزی مختصر و سطحی شما و کسبوکارتان شکست خواهید خورد.
انواع استراتژیهای کل در بازاریابی اینترنتی
1. بخشبندی کردن بازار، انتخاب بازار هدف، انتخاب کردن موقعیت قرارگیری در بازار.
2. استراتژی نفوذ در بازار، توسعه محصول، توسعه بازار، متنوع سازی.
3. استراتژی بازاریابی انبوه، قسمتی، تخصصی، محلی.
4. استراتژی آمیخته بازاریابی
5. استراتژی تمرکز محصول / کل بازار_ تنوع محصول/ کل بازار _ تمرکز محصول / تمرکز بازار_ تنوع محصول / تمرکز بازار.
انواع مزیتهای رقابتی:
- جدید بودن محصول شما و تازه بودن آن
- عملکرد بهتر محصول شما نسبت به رقبا
- سفارشیسازی محصول و یا خدمات شما بسته به نیاز مشتری
- آسان بودن و سریع بودن محصول شما و کارکرد آن و نتیجه آن
- برند بودن شما و اعتبار شما و همچنین نوع پشتیبانی شما
- صرفهجویی محصول شما برای مخاطبان در انجام کاری
- کامل بودن و خاص بودن محصول شما
- نوع بستهبندی محصول یا طراحی محصولات و خدمات شما
- قیمت محصولات و خدمات شما یا کم و یا زیادتر از رقبا
- راحتی دسترسی کاربر به محصول شما یا اینکه محصول شما باعث راحتی کاربر در انجام عملی شود.
چرخه فروش:
1) محصول خود را بشناسید.
2) مشتری خود را بشناسید.
3) نیاز مشتری خود را هم بشناسید.
4) تغییر محصول بر اساس نیاز مشتری
5) سؤال از مشتری: آیا شما توانستید نیاز مشتری را برآورده سازید؟ اگر منفی بود به بخش 4 برگردید.
6) اگر مثبت بود، محصولات دیگر را به او بفروشید.
اهداف بازاریابی:
1- شامل رضایت، اعتماد، وفاداری است.
2- اهداف مالی شامل: سهم بازار، فروش و سود خالص و کاهش هزینهها است.
بهترین تاکتیکها برای قرارگیری در بین رقبا:
روشهای زیادی برای اینکه برای خود نامی دست و پا کنید وجود دارد اما بهترین روشها که اکثر کسب وکارهای موفق توانستهاند از آنها بهره ببرند و فقط معطوف به نوع خاصی از کسبوکارها نیست و تمام کسبوکارها میتوانند از این تاکتیکها بهترین استفاده را ببرند, را برای شما معرفی خواهیم کرد.
1)قیمتگذاری:
الف ) قیمت گذاری نفوذی :
اگر قادر هستید تا محصولات و خدمات خود را با قیمت پایینتر به شرطی که متضرر نشوید, در بازار به مشتری نشان دهید, میتوانید سریعتر خود را در بین رقبای بزرگ قرار دهید.
باید در حدی قیمت را پایین بیاورید که مخاطبان شما بدون هیچ تصمیم سختی بین محصول شما و محصول گرانتر رقیب شما, تصمیم خود را برای خرید از شما بگیرند.
بهتر است از این روش برای مدت کمی استفاده کنید زیرا در درازمدت باعث کم شدن سود شما و تا حدودی باعث متضرر شدن نوبت .
شاید بعضی کسب و کارها نیازی نباشد تا در ادامه بخواهند که قیمت را به حالت اول برگردانند و در همان حالت نفوذی سود بیشتری کنند. شما باید استراتژی خود را برای اینکار در نظر بگیرید.
ب ) قیمت گذاری رقابتی :
برای محصولات و خدماتی که دارای یک ارزش ویژه که درهیچکدام از محصولات و خدمات رقبا وجود ندارد , به کار میرود . باید یک سرمایه گذاری نسبتاً خوب برای تبلیغات در این سطح انجام دهید.
اگر بتوانید یک استراتژی عالی برای این روش طراحی و استفاده کنید, فروش بسیار موفقی خواهید داشت. به شرطی که وجه تمایز شما با رقبا به قدری باشد که مخاطب بدون ریسک و تصمیم سختی محصول شمارا انتخاب کند.
ج ) قیمت گذاری بالا :
برای محصولاتی که دارای مشتریان به خصوصی هستند و به دنبال کالاهای لوکس و گرانقیمت هستند,کاربرد دارد.از این روش کمتر استفاده میشود, زیرا اکثر کسبوکارهای امروزی سعی بر این دارند تا بخشهای کوچکی را در بازار سهم خود کنند.
این به نوع کسبوکار اینترنتی شما بستگی دارد که از چه روشی با توجه به محصولات خود و استراتژیهای خود . اینکه چه اهدافی را در آینده میخواهید به دست بیاورید بستگی دارد.
2)توزیع کالا:
نحوه توزیع کالا یکی از روشهایی هست که امروزه بسیار مورداستفاده قرار میگیرد. در خیلی از کسب وکارها این عامل باعث متمایز شدن آنها از رقبا شده است.
مانند: نحوه دریافت محصول برای مشتری, انواع بسته بندیهای مورداستفاده قرارگرفته دربعضی از محصولات, نحوه فروش بعضی از محصولات, یا حتی نحوه خدماتدهی, این روشها از معمولترین روشها هستند که خود نیز به روشهای جالبتری نیز تبدیل میشوند.
3)محصول:
نوع معرفی محصول در بازار که اغلب کسبوکارها با انجام هزینههایی اینکار را انجام میدهند. این روش به دو بخش عمده که برای کسبوکارهای نوپا بسیار کاربردیتر هست, تقسیم میشود.
الف ) معرفی به بازار با استفاده از استراتژی نفوذ در بین رقبا.
ب ) اصلاح یا تغییر: با اصلاح یا تغییر محصول,چرخه عمر محصول را میتوان طولانیتر کرد.
4)ترویج کالا:
شناساندن محصولات و خدمات به کاربران و مشتریان نیز میتواند گزینه بسیار خوبی برای شما باشد.
الف ) نمونه رایگان از یک محصول و یا بخشی از محصول باقیمت بسیار کم.
ب ) تخفیفهای تجاری: در حالتی که از ارزش محصولات شما در درازمدت نکاهد.
ج ) شرکت در نمایشگاههای تجاری گزینه خوبی برای تبلیغ هست.
د ) امکان بازپسگیری و یا تضمین اثربخش بودن که نشانه باکیفیت بودن کالای شما هست.
شناخت نقاط ضعف و قوت
هر سازمان و کسبوکاری دارای نقاط قوت و ضعفی است. شما باید بدانید که در سازمان خود چه امکاناتی دارید؟ همیشه برای بهبود نقاط ضعف خود تلاش کنید و بر روی نقاط قوت بیشتر کارکنید.
نکته مهم: نقاط ضعف و قوت کسبوکارها اکثر اوقات در فرصتهایی که در خارج از سازمان رخ میدهد خود را نشان میدهند.
در اینگونه زمانها شما باید برمزیت رقابتی خود بر رقبا تکیه کنید و به حل مشکلات و دیگر مسائل بروید.